شبیه رفتن نبودی!
از کدام پنجره باید برایت دست تکان داد؟!
و با کدام گریه باید بدرقه ات کرد؟!
به آینه بگو تصویر تورا در آغوشم بریزد
خودت را از شعرهایم بیرون بکش
بگو در کدام بوسه لبخندم را روی لب هایت جا گذاشته ام؟!
چشم هایم کجاست؟!
چرا این روزها با صدای تو با خودم حرف می زنم؟
بگو عطرت روی برهنگی ام چه کار میکند؟!
بگو حافظه ام را با کدام مسکن بخوابانم
-که از من انتظار تو را نداشته باشد-
بگو
بگو
بگو کجایی؟!
کجایی که هرچه بیشتر دنبالت می گردم
کمتر پیدایت می کنم
بگو به کدامین جرم مستحق این عذاب سرکشم؟
چه کرده ام
که آینه مرا نشان نمی دهد...
| اهورا فروزان |